Sonntag, 7. August 2016
Freitag, 5. August 2016
دوشنبه ششم اوت ۱۹۴۵, ساعت ۰۸ و ۱۵ دقیقه و ۱۷ ثانیه , در هیروشیما : اوج ددمنشی , و ژرفای فاجعه ای انسانی
در روز دوشنبه ششم اوت ۱۹۴۵ , ساعت ۰۸ و ۱۵ دقیقه و ۱۷ ثانیه , نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا یک بمب
اتمی به نام *" پسر کوچولو -LITTLE BOY "* به وزن۴.۰۴۰ کیلوگرم (۴,۰۴ TON ) , که در گیرنده ۶۴ کیلوگرم اورانیوم , که ۸۰% آن ایزومر اورانیوم ۲۳۵ بود , روی شهر هیروشیمای ژاپن رها کرد . اجازه پرتاب این بمب اتمی را *" هری ترومن "* رئیس جمهور و فرمانده ارتش آمریکا , صادر کرده بود . بمب توسط بمب افکن
B -۲۹ به فرماندهی سرهنگ *" پاول تیبتس PAUL TIBBETS "* , در بلندای ۹.۴۵۰ متری زمین رها شد . ولیکن دانشمندان , زمان انفجار بمب اتمی را به گونه ای محاسبه کرده بودند , تا در بلندای ۵۸۰ متری زمین منفجر گردیده , تا میزان خرابی و نابودی آن , چندین برابر گردد . نا گفته نماند , که در پاره ای از نگاره ها بلندای انفجار از زمین ۶۲۰ متر اندازه گیری شده است . قدرت انفجاری این بمب اتمی به اندازه ۱۳ کیلو تن ( ۱۳.۰۰۰TON ) تی.ان.تی (TNT ) ( ترینیتروتولوئن ) بود . بمب در ساعت ۰۸ و ۱۶ دقیقه و ۰۲ ثانیه منفجر شد . درجه حرارت در مرکز انفجار به بالای ۱۰۰۰.۰۰۰ ( یک میلیون ) درجه سانتی گراد رسید . ۴۳ ثانیه پس از انفجار ۸۰% مرکز شهر با خاک یکسان شد . در پیرامون ۱۰ کیلومتری مرکز انفجار همه درختان شعله ور شده و از ۷۶.۰۰۰
( هفتاد و شش هزار ) خانه ,۷۰.۰۰۰ ( هفتاد هزار) تای آنها یا آتش گرفته و فرو ریختند , و یا زیان شدید دیدند . تا چندین کیلومتر درجه حرارت به ۶.۰۰۰ ( شش هزار ) درجه سانتی گراد رسید , به گونه ای که از آهن و سیمان و همه چیز ذوب شد . تا چند کیلو متری مرکز انفجار , تمامی کسانی که به نور خیره کننده انفجار چشم دوخته بودند , تخم چشم هایشان ترکیده و از حدقه بیرون پرید . تا یک کیلومتری مرکز انفجار , تمامی انسانها و حیوانات و اسب و سگ و....... بخار و تصعید شدند . قارچ اتمی ای بوجود آمده از انفجار , تا بلندای ۱۳ کیلو متری آسمان به هوا رفت . بوی سرب در تمام شهر , بویایی را سخت کرده بود .
در دم ۱۰۰.۰۰۰ ( صد هزار ) نفر, از ۲۵۵.۰۰۰ ( دویست و پنجاه و پنج هزار ) شهروندان غیر نظامی هیروشیما جان سپردند , که بیشتر شان شهروند غیر نظامی و کارگران اسیر کار اجباری ( ۱۰% از کل جمعیت شهر اسیران چینی و کره ای ) بودند . تا پایان سال ۱۹۴۵ , ۱۳۰.۰۰۰ ( صد وسی هزار ) نفر دیگر هم , از انفجار اتمی جان سالم بدر نبردند . در سالها ی پس از آن هم چند هزار نفر کشته شدند .
پس از پرتاب بمب اتمی , ژاپن خیره سری کرده و زیر بار *" کاپیتولاسیون "* نرفت .
در روز پنجشنبه نهم اوت ۱۹۴۵ یک بمب اتمی بسیار قوی تر از پیشین , به نام *" گنده تپل FAT MAN "* به وزن ۴.۶۷۰ کیلو گرم که این با ر نه تنها حاوی اورانیوم ۲۳۸ بود , بلکه آمیزه ای از پلوتونیوم ۲۳۹ به وزن ۶,۲ کیلوگرم و نیز اندکی گالیوم به همراه داشت . در آغاز بنا بود , که بمب اتمی دوم بر روی شهر کوکورا ( KOKURA ) رها شود . ولیکن وقتی بمب افکن ها به بالای شهر رسیدند , به دلیل شرایط نامناسب جوی و نبود دید دقیق منصرف
شد ه و چون نمی توانستند به علت امکان انفجار در هنگام نشستن روی زمین در جزیره اوکیناوا , به فرمان واحد فرماندهی بمب اتمی را در روی شهر *" ناکازاکی "* در ساعت ۱۱ و ۰۲ دقیقه فرو افکندند . بمب در بلندای ۴۷۰ متری زمین منفجر شد . قدرت تخریبی این بمب اتمی حدود ۲۱.۰۰۰تن ( ۲۱.۰۰۰TON ) تی.ان.تی (TNT ) بود . شانس در بد شانسی شهر وندان ناکازاکی این بود , که شهر بین دو کوه قرار گرفته و موج انفجار در برخورد با کوه ها از شدت اش کاسته شد . با وجود این ۲۲.۰۰۰ نفر در دم جان سپرده و در چهار ماه پس از آن هم ۳۹.۰۰۰ نفر جان باختند . پاره ای از گزارشات شمار کشته شدگان را بالای ۸۰.۰۰۰ نفر ذکر کرده اند . شمار مجروحین ۷۴.۹۰۹ نفر بر آورد شده است . قارچ اتمی به بلندای ۱۸ کیلومتر در آسمان بالا رفت .
سرانجام ژاپن در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ قرارداد ترک مخاصمه بدون قید و شرط (CAPITULATION ) را با ژنرال *" مک آرتور "* در روی رزمناو USS MISSOURI امضا کرد .
یکی از نامدارترین (HIBAKUSHA ) جان بدر بردگان شهروندان هیروشیما در روز ششم اوت ۱۹۴۵ , دختری به نام ساداکو ساساکی ( SADAKO SASAKI ) زاده هفتم ژانویه ۱۹۴۳ می باشد . او که در هنگام انفجار بمب اتمی دو و نیم سال داشت , به نظر تندرست رسیده و دختری ورزشکار بود . در دهم ژانویه سال ۱۹۵۵ پزشکان بیماری او را سرطان خون لوسمی ( Leucémie, Leukemia) تشخیص داده و او در بیمارستان بستری شد . بنا بر یک افسانه کهن ژاپنی هر کس ۱۰۰۰ (هزار) اوریگامی درنا (The common crane, KRANICH )
بسازد , یکی از آرزوهایش بر آورده خواهد شد . آن ناز دختر بر روی تخت بیمارستان , زمانی که ۱۰۰۰تا درنای کاغذی ساخته بود , بر آن شد تا ۱۰۰۰دانه دیگر هم بسازد . ولیکن روزگار ناسازگاری کرده , و او تنها ۶۰۰ دانه دیگر توانست بسازد . آن نازنین نازک اندام در ۲۵ اکتبر ۱۹۵۵ , قربانی ددمنشی انسان ها شد . تندیس او در حال پراندن یک درنا ی کاغذی در بیشتر شهر های دنیا , نشانه صلح , انسان دوستی و آرامش و آسایش برای همگی همگنان انسان در آمده است . سالانه میلیون ها درنای کاغذی توسط کودکان ساخته شده و به هیروشیما فرستاده و در موزه ای نگهداری می شود , تا یاد او و همچنین بلای جنگ زنده بماند .
درود بر صلح و آشتی !.
زنده باد زندگی و دوست داشتن !.
فغان ز جغد جنگ و , مرغوای او
که تا ابد بریده باد , نای او
ننگ و نفرین جاوید بر آن خونریز بد سگال , که میگفت :
*" جنگ , نعمت الهی است . "* صحیفه زور جلد ۱۸ - صفحه ۳۱۳
Abonnieren
Posts (Atom)