" صدای پای خواب در نیمه راه رختخواب "
ظریفی را پرسیدند :" دندان درد بد تر است یا میگرن؟. " گفت : بیخوابی نکشیدی، ببینی چه درد بدی است."
پیکر آنچنان خسته و آش و لاش است ، که بزحمت خود را به بستر می کشاند . چشمان از خواب چنان لبریزاند
که از مژگان چکیده و بر گونه ها می ماسد . دل در پی لحظه ای خواب و آرامش و از همه بالاتر فراموشی
و فرار غنج می زند . با وجود این مغز سر در پی غزال فکر گذاشته و یارای غنودن اش نیست . بی خوابی چون مگسی مزاحم آرامش می رباید . قرص ها هم دیگر افاقه نمی کنند . کلافه می شوی . کتابی برداشته و تلاش می کنی بخوانی . ولیکن چشمان آنچنان کلاپیسه میروند ، که گویی خطوط نوشته حرکت موجی گرفته و لزگی می رقصند .
گفته شده چاره ای برای به خواب رفتن ، شمردن گوسپند انی است ، که از روی جویی می پرند . آنقدر
ظریفی را پرسیدند :" دندان درد بد تر است یا میگرن؟. " گفت : بیخوابی نکشیدی، ببینی چه درد بدی است."
پیکر آنچنان خسته و آش و لاش است ، که بزحمت خود را به بستر می کشاند . چشمان از خواب چنان لبریزاند
که از مژگان چکیده و بر گونه ها می ماسد . دل در پی لحظه ای خواب و آرامش و از همه بالاتر فراموشی
و فرار غنج می زند . با وجود این مغز سر در پی غزال فکر گذاشته و یارای غنودن اش نیست . بی خوابی چون مگسی مزاحم آرامش می رباید . قرص ها هم دیگر افاقه نمی کنند . کلافه می شوی . کتابی برداشته و تلاش می کنی بخوانی . ولیکن چشمان آنچنان کلاپیسه میروند ، که گویی خطوط نوشته حرکت موجی گرفته و لزگی می رقصند .
گفته شده چاره ای برای به خواب رفتن ، شمردن گوسپند انی است ، که از روی جویی می پرند . آنقدر
می شمارم ،که بیچاره گوسپند ها همه شل و پل شده و رمقی دیگر برای پریدن شان نمی ماند . افزون بر آن گنجینه شماره گان ام هم ته میکشد . وانگهی مفهوم شماره گان هم انتزاعی و مجرد است . و نمی خواهم خودم را چون کودکان و پیشینیان برای شمردن به اجسام بیاویزم . روش آموختن شمارش برای کودکان از" سه " سیب و" دو" کبوتر و " چهار" بستنی بهره میگیرد . پیشینیان ما هم برای شمارش اجسام از انگشت های شان استفاده می کردند . از همین روی سیستم شمارش دهگانی است. و بدین جهت واژه های ( DIGITUS ) و (DIGIT ) هم به معنی انگشت دست و پا و هم به معنی رقم درسلسله شماره گان به کار میرود . دیجیتال هم ، که پایه و بنیان کامپیو تر های قدیمی است ، از همین مفهوم سر چشمه میگیرد . یا مدار باز است ، ویا بسته . یا یک است ، انگشت اشاره و یا صفر (هیچ ) انگشت بیلاخ ( شست ) .
با این همه صغری کبری چیدن و رطب و یابس بهم بافتن ، چند شب پیش برآن شدم ، تا با قلقلک دادن واژه ها و چیدن آنها در گزاره ای بر بی خوابی چیره شوم . چیدمانی که وظیفه ای دیگر بر واژه ها تحمیل کرده ، چیزی که شاید خوشایند شان نباشد . نمی دانم چقدر به درازا کشید . ولیکن پس از برخاستن ،این مقدارش یادم مانده بود .
نتیجه اخلاقی : بیکاری بهتر از بیعاری است .
* * * * * *
- خودم در بیمارستان کار می کنم ، فکرم در " آزادگی " .
- تیک تیک ساعت چیزی بیشتر از صدای پریدن زمان از روی عقربه های ساعت نیست .
- دو خط موازی از شوق هم آغوشی ، تلاش می کردند هر چه زودتر خودشان را به بینهایت بر سانند .
- پرنده برای خودکشی در حین پرواز ، بالهایش را بست .
- اگر خمینی را به زباله دان تاریخ بیندازند ، گندش هیتلر و استالین را خفه خواهد کرد .
- عقربه های ساعتم ، رویهم رفته زمان را فراموش می کنند .
- وقتی ساعتم می خوابد ، من با تیک تیک کردن برایش لالایی می خوانم .
- حوا همیشه فکر می کرد،آدم فقط یک برگ دارد . غافل از اینکه او یک کوبیده و دو گوجه در زیر برگ پنهان کرده بود .
- ساعت خرا ب شکوه می کرد ، چرا در ۲۴ ساعت فقط دو بار می تواند وقت درست را نشان دهد .
- خمینی تف زمان است به ریش تاریخ .
- سطل زباله در حرم خمینی دماغش را می گیرد .
- عدد اول برای علامت تقسیم شیشکی باد می کند .
- در سلسله اعداد اول هیچ کدام بر دیگری برتری نداشته و دومی وجود ندارد .
- از ساعتی ، که شیشه اش شکسته بود ، زمان چکه میکرد .
- پروانه ای که در ممر عام روی مادگی گل نشسته بود ، در بسیج شلاق خورد .
- گیسوان زرین خورشید را ، با پرده کرکره شانه میزنم .
- انقلاب " سفید " تنها برازنده سازمان " سیا "ست.
- تور والیبال مجموعه سوراخ هایی ازفضاست که با طناب به هم گره زده شده اند ،تا نتوانند
در گرمای تابستان منبسط شوند .
- شب از ترس روز رنگش سپید شد .
- کاش بهار بودم ، تا شکفتن را به گلهای قالیم پیشکش کنم .
- برای انتقام از معشوقه ام ، برایش از قبرستان گل چیدم .
- خروس حزب الهی ، مرغی را که تخم دو زرده کرده بود ، به اعدام محکوم کرد .
- از فرط دق دلی با اشک هایی ، که برای معشوقه ام ریخته بودم ،گلهای قالی را آب دادم .
- پاره ای از مرغ ها ، برای اینکه هیکل شان خراب نشود ، ترجیح میدهند تخمی باشند تا گوشتی .
- رویا ی زاویه مثلثی ، باز کردن 180 درجه ای لنگ هایش از هم بود .
- خروسی ، که با مرغ یخ زده ازدواج کرده بود ، برای تداوم عشق اش به قطب شمال مهاجرت کرد .
- سایه افراد سپید پوست ، کم رنگ تر است .
- سایه ام از شدت گرما ، خودش را توی جوی آب می انداخت .
- در یک روز ابری ، سایه ام خود کشی کرد . - سایه ام کنار پنجره نشسته ، و به من در حال گذر از کوچه زل می زند .
- دستانم را که از سیاهی شب چرک شده بودند ، با سپیدی روز شستم .
- روز لباس سیاه شب ، را از تنش بدر آورد .
- " فروردین " یک روز پیش از نوروز ، که دوست اش " بهمن " شب قبل اش در جبهه کشته شده بود ،
به " آذر " همسر دوست اش چنین تلگراف زد : " آذر " "بهمن " " دی " "تیر " "خرداد "
نتیجه اخلاقی : بیکاری بهتر از بیعاری است .
* * * * * *
- خودم در بیمارستان کار می کنم ، فکرم در " آزادگی " .
- تیک تیک ساعت چیزی بیشتر از صدای پریدن زمان از روی عقربه های ساعت نیست .
- دو خط موازی از شوق هم آغوشی ، تلاش می کردند هر چه زودتر خودشان را به بینهایت بر سانند .
- پرنده برای خودکشی در حین پرواز ، بالهایش را بست .
- اگر خمینی را به زباله دان تاریخ بیندازند ، گندش هیتلر و استالین را خفه خواهد کرد .
- عقربه های ساعتم ، رویهم رفته زمان را فراموش می کنند .
- وقتی ساعتم می خوابد ، من با تیک تیک کردن برایش لالایی می خوانم .
- حوا همیشه فکر می کرد،آدم فقط یک برگ دارد . غافل از اینکه او یک کوبیده و دو گوجه در زیر برگ پنهان کرده بود .
- ساعت خرا ب شکوه می کرد ، چرا در ۲۴ ساعت فقط دو بار می تواند وقت درست را نشان دهد .
- خمینی تف زمان است به ریش تاریخ .
- سطل زباله در حرم خمینی دماغش را می گیرد .
- عدد اول برای علامت تقسیم شیشکی باد می کند .
- در سلسله اعداد اول هیچ کدام بر دیگری برتری نداشته و دومی وجود ندارد .
- از ساعتی ، که شیشه اش شکسته بود ، زمان چکه میکرد .
- پروانه ای که در ممر عام روی مادگی گل نشسته بود ، در بسیج شلاق خورد .
- گیسوان زرین خورشید را ، با پرده کرکره شانه میزنم .
- انقلاب " سفید " تنها برازنده سازمان " سیا "ست.
- تور والیبال مجموعه سوراخ هایی ازفضاست که با طناب به هم گره زده شده اند ،تا نتوانند
در گرمای تابستان منبسط شوند .
- شب از ترس روز رنگش سپید شد .
- کاش بهار بودم ، تا شکفتن را به گلهای قالیم پیشکش کنم .
- برای انتقام از معشوقه ام ، برایش از قبرستان گل چیدم .
- خروس حزب الهی ، مرغی را که تخم دو زرده کرده بود ، به اعدام محکوم کرد .
- از فرط دق دلی با اشک هایی ، که برای معشوقه ام ریخته بودم ،گلهای قالی را آب دادم .
- پاره ای از مرغ ها ، برای اینکه هیکل شان خراب نشود ، ترجیح میدهند تخمی باشند تا گوشتی .
- رویا ی زاویه مثلثی ، باز کردن 180 درجه ای لنگ هایش از هم بود .
- خروسی ، که با مرغ یخ زده ازدواج کرده بود ، برای تداوم عشق اش به قطب شمال مهاجرت کرد .
- سایه افراد سپید پوست ، کم رنگ تر است .
- سایه ام از شدت گرما ، خودش را توی جوی آب می انداخت .
- در یک روز ابری ، سایه ام خود کشی کرد . - سایه ام کنار پنجره نشسته ، و به من در حال گذر از کوچه زل می زند .
- دستانم را که از سیاهی شب چرک شده بودند ، با سپیدی روز شستم .
- روز لباس سیاه شب ، را از تنش بدر آورد .
- " فروردین " یک روز پیش از نوروز ، که دوست اش " بهمن " شب قبل اش در جبهه کشته شده بود ،
به " آذر " همسر دوست اش چنین تلگراف زد : " آذر " "بهمن " " دی " "تیر " "خرداد "
" مرداد " " اسفند " " فروردین " با " مهر "
- روز قدش را در مقابل شب اندازه میگیرد .
- علت افزایش نرخ رشد جمعیت آخوند ها این است ، که وقتی توالت می روند ، تولید مثل میکنند .
- کاغذ توالت ، فرمت PDF آفتابه است.
- برای بلند شدن فواره ، باید به آن محلول ویاگرا تزریق کرد .
- پرده ای که از باد حامله شده بود ، یک نیم پرده به دنیا آورد .
- تنها پرده های موسیقی ، آویزان نیستند .
- هیچکدام از ایرانی ها " سیندرلا " نیستند ، ولیکن همه خاکستر نشین اند .
- تنها سزاوار مجسمه " ونوس " است ، که کس دیگری پشت اش را بخاراند .
- روز قدش را در مقابل شب اندازه میگیرد .
- علت افزایش نرخ رشد جمعیت آخوند ها این است ، که وقتی توالت می روند ، تولید مثل میکنند .
- کاغذ توالت ، فرمت PDF آفتابه است.
- برای بلند شدن فواره ، باید به آن محلول ویاگرا تزریق کرد .
- پرده ای که از باد حامله شده بود ، یک نیم پرده به دنیا آورد .
- تنها پرده های موسیقی ، آویزان نیستند .
- هیچکدام از ایرانی ها " سیندرلا " نیستند ، ولیکن همه خاکستر نشین اند .
- تنها سزاوار مجسمه " ونوس " است ، که کس دیگری پشت اش را بخاراند .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen